معنی داشتن، اتفاقابرخوردنبه لغزیدن، سکندری خوردن، سهو کردن، تلوتلوخوردن، لکنت ,, معنی داشتن، اتفاقابرخوردنبه لغزیدن، سکندری خوردن، سهو کردن، تلوتلوخوردن، لکنت پ, معنی bاaتj، htاrاfcomcbjfi gyxdbj، sljbcd omcbj، sim lcbj، تgmتgmomcbj، gljت ,, معنی اصطلاح داشتن، اتفاقابرخوردنبه لغزیدن، سکندری خوردن، سهو کردن، تلوتلوخوردن، لکنت ,, معادل داشتن، اتفاقابرخوردنبه لغزیدن، سکندری خوردن، سهو کردن، تلوتلوخوردن، لکنت ,, داشتن، اتفاقابرخوردنبه لغزیدن، سکندری خوردن، سهو کردن، تلوتلوخوردن، لکنت , چی میشه؟, داشتن، اتفاقابرخوردنبه لغزیدن، سکندری خوردن، سهو کردن، تلوتلوخوردن، لکنت , یعنی چی؟, داشتن، اتفاقابرخوردنبه لغزیدن، سکندری خوردن، سهو کردن، تلوتلوخوردن، لکنت , synonym, داشتن، اتفاقابرخوردنبه لغزیدن، سکندری خوردن، سهو کردن، تلوتلوخوردن، لکنت , definition,